عکس های داوود رشیدی
در اینم مطلب عکس های جدید بازیگران معروف ایرانی آقای داوود رشیدی و خانوادش را برای شما آماده کرده ایم همچنین بیوگرافی و عکس های شخصی داوود رشیدی را در ادامه خواهید خواند
بیوگرافی داوود رشیدی
داوود رشیدی (زاده ۲۵ تیر ۱۳۱۲ در تهران) هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون ایران است. وی دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر است.
داوود رشیدی در سال ۱۳۱۲ در تهران متولد شد. وی از خاندان حایری مازندرانی دارای اصالت بابلی است. پدر او عبدالامیر رشیدی و پدربزرگش علامه ابنالشیخ حائری از روحانیان مشروطه خواه و جدش آیتالله زینالعابدین حائری مازندرانی از مراجع تقلید عصر قاجار است
داوود رشیدی و دخترش و همسرش و نوه اش
تحصیلات داوود رشیدی
داود رشیدی تحصیلات متوسطه را (به دلیل فعالیتهای دیپلماتیک پدرش) در ترکیه و پاریس به پایان رساند و تحصیلات دانشگاهی را در ژنو ادامه داد. (فارغالتحصیل کنسرواترا ژنو در رشته کارگردانی و بازیگری تئاتر و لیسانس حقوق سیاسی از دانشگاه ژنو).
او اولین بار زمانی که هفت ساله بود توسط دختر عمهاش دکتر طوسی حایری به عبدالحسین نوشین برای بازی در نمایش مردم معرفی شد. در سال ۱۳۴۳ به تهران آمد و در اداره تئاتر آن زمان وابسته به وزارت فرهنگ و هنر استخدام شد. سپس گروه تئاتر امروز را پایهگذاری نمود، که هنرپیشگانی مانند: پرویز فنیزاده، داریوش فرهنگ، مهدی هاشمی، فهیمه راستکار، سیاوش طهمورث، مرضیه برومند، سوسن تسلیمی، به عضویت در این گروه درآمدند. در سال ۱۳۵۲ از اداره تئاتر به تلویزیون ملی ایران رفت و در سمت مدیریت گروه نمایشها و سرگرمیهای آن سازمان (شامل: سریالها، مسابقات، تئاترهای تلویزیونی) مشغول به کار گردید. رشیدی از سال ۱۳۵۰ با فیلم سینمایی «فرار از تله» وارد عرصه بازیگری سینما گردید و علاوه بر بازیگری و کارگردانی در سینما، تلویزیون و تئاتر به تهیه کنندگی سینما نیز روی آورد.
داوود رشیدی و همسرش احترام برومند
تآتر
- ۱۳۷۰- پیروزی در شیکاگو، کارگردان و بازیگر
- ۱۳۷۸- ریچارد سوم، کارگردان
سینما
- ۱۳۵۰- میعادگاه خشم
- ۱۳۵۰- فرار از تله
- ۱۳۵۱- گذر اکبر
- ۱۳۵۱- فدایی
- ۱۳۵۱- جهنم + من
- ۱۳۵۱- تجاوز
- ۱۳۵۲- خروس
- ۱۳۵۴- کندو
- ۱۳۵۷- قدغن
- ۱۳۵۹- کرکسها میمیرند
- ۱۳۵۹- طلوع انفجار
- ۱۳۵۹- اعدامی
- ۱۳۵۹- آقای هیروگلیف
- ۱۳۵۹- شمر
- ۱۳۶۰- مرز
- ۱۳۶۰- بازرس ویژه
- ۱۳۶۱- رهایی
- ۱۳۶۱- جایزه
- ۱۳۶۲- هیولای درون
- ۱۳۶۲- کمال الملک
- ۱۳۶۲- شیلات
- ۱۳۶۲- خانه عنکبوت
- ۱۳۶۲- تفنگدار
- ۱۳۶۳- گلهای داوودی
- ۱۳۶۳- تاتوره
- ۱۳۶۳- بیبی چلچله
- ۱۳۷۲- عبور از تله
- ۱۳۷۳- راه افتخار
- ۱۳۷۳- خط آتش
- ۱۳۷۴- بازیهای پنهان
- ۱۳۷۵- بزرگ خیلی بزرگ
- ۱۳۷۸- طهران روزگار نو
- ۱۳۷۹- تکیه بر باد
- ۱۳۸۲- ملاقات با طوطی
- ۱۳۸۵- ماه شب چهارده
- ۱۳۸۶- پرچمهای قلعه کاوه
- ۱۳۸۷- تردید
- ۱۳۸۸- زمهریر
- ۱۳۹۰ – اکباتان
تهیه کنندگی
- ۱۳۷۹- قطعه ناتمام
- ۱۳۸۰- امتحان
- ۱۳۸۵- صبحی دیگر
مجری طرح
- ۱۳۷۹- قطعه ناتمام
نماینده تهیه کننده
- ۱۳۷۸- مثلث آبی
تلویزیون
سال | نام | سمت | کارگردان | توضیحات |
---|---|---|---|---|
۱۳۹۱ | تلهفیلم «رؤیا» | بازیگر | فرید شرعی | |
۱۳۹۱ | گپ | مهمان برنامه | رامبد جوان | مهمان قسمت پنجم برنامه |
۱۳۹۱ | کلاه پهلوی | بازیگر | سید ضیاءالدین دری | در نقش کشیش «موسیو آلفونس» آغاز پیش تولید این سریال از سال ۱۳۸۳ و آغاز فیلمبرداری آن از ۱۳۸۵ بوده است. |
۱۳۸۳–۱۳۸۸ | مختارنامه | بازیگر | داود میرباقری | در نقش «نعمان بن بشیر انصاری» در سال ۱۳۸۹ از شبکه ۱ پخش شد. |
۱۳۸۸ | خستهدلان | بازیگر | سیروس الوند | شبکه ۱ |
۱۳۸۸ | تلهتئاتر «شایعه» | کارگردان هنری تهیه کننده مترجم متن |
داوود رشیدی | نویسنده: «ژان میشل ریب» کارگردان تلویزیونی: «مسعود فروتن» |
۱۳۸۸ | تلهتئاتر «آخرین گودو» | کارگردان هنری تهیه کننده مترجم متن |
داوود رشیدی | نویسنده: «ماتئی ویسنییک» |
۱۳۸۶–۱۳۸۷ | پاتوق | بازیگر مهمان | شاهین باباپور | کارگردان تلویزیونی: «احمد قربانی» |
۱۳۸۶–۱۳۸۷ | بیداری | بازیگر | بهرام عظیم پور | |
۱۳۸۷ | تلهتئاتر «هنر» | کارگردان هنری تهیه کننده بازیگر |
داوود رشیدی | در نقش «سرژ» بر اساس نمایشنامهای از «یاسمینا رضا» ۲۰ آذر ۱۳۸۷ از شبکه ۴ پخش شد. |
۱۳۸۶ | تلهفیلم «بعد از روز آخر» | بازیگر | مجید مظفری | در هفتهٔ ناجا از شبکه ۲ پخش شد.[۲] |
۱۳۸۶ | نشانی | بازیگر | رامبد جوان | نوروز ۱۳۸۷ از شبکه ۲ پخش شد. |
۱۳۸۴ | بچههای هور | بازیگر | عبدالله باکیده | در نقش «عمو طالب» (رئیس عشیره) |
۱۳۸۴ | زائرسرای ممتاز | بازیگر | حمید بهمنی | محصول سیمای مرکز قم |
۱۳۸۴ | چه کسی به سرهنگ شلیک کرد؟ | بازیگر | جواد اردکانی | |
۱۳۸۱–۱۳۸۳ | دایره تردید | بازیگر | امیر قویدل | اپیزود «تازهکار» / شبکه ۱ |
۱۳۸۲ | مهمانپذیر طوبی | بازیگر | منوچهر پوراحمد | در نوروز ۱۳۸۳ از شبکه ۱ پخش شد. |
۱۳۸۱ | معصومیت از دست رفته | بازیگر | داود میرباقری | در نقش «نعمان» |
۱۳۸۱ | چهرهها | بازیگر | ابوالقاسم معارفی | در دههٔ فجر ۸۱ از شبکه تهران پخش گردید. |
۱۳۸۱ | آبی مثل دریا | بازیگر | ابوالقاسم معارفی | |
۱۳۷۹ | خانه ما | بازیگر مهمان | مسعود کرامتی | |
۱۳۷۵–۱۳۷۹ | ولایت عشق | بازیگر | مهدی فخیمزاده | در نقش «فضل بن ربیع» |
۱۳۷۸ | ورثه آقای نیکبخت | بازیگر | مرضیه برومند | |
۱۳۷۷ | خاطرات یک خبرنگار | بازیگر | رسول صدرعاملی | |
۱۳۷۷ | پزشکان | بازیگر | مسعود کرامتی | شبکه ۳ |
۱۳۷۷–۱۳۷۸ | روزهای زندگی | بازیگر | سیروس مقدم | در سال ۱۳۷۹ از شبکه ۳ پخش شد. |
۱۳۷۵–۱۳۷۶ | بازگشت پرستوها | بازیگر | ابوالقاسم طالبی | شبکه ۲ |
۱۳۷۵–۱۳۷۶ | تهران ۱۱–۵۹۵ ج ۴۸ | بازیگر مهمان | مرضیه برومند | بازی در اپیزود «همسایهها» |
۱۳۷۵ | خاله خانم | بازیگر | منوچهر پوراحمد | در نوروز ۱۳۷۶ از شبکه ۱ پخش شد. کارگردان تلویزیونی: «شیرین جاهد» |
۱۳۷۵ | پرواز قرن | بازیگر | رسول صدرعاملی | نویسنده: «فریدون جیرانی» محصولی از سیمافیلم که در هفت قسمت و در دهه فجر ۱۳۷۵ پخش گردید. |
۱۳۷۴–۱۳۷۵ | تنهاترین سردار | بازیگر | مهدی فخیمزاده | در نقش «عمرو عاص» |
۱۳۷۴ | علیآقا ۱۲۱ | بازیگر مهمان | محمد صالح علا | شبکه ۲ |
۱۳۷۴ | آخرین ستاره شب | بازیگر | منوچهر پوراحمد | |
۱۳۷۳ | آوای فاخته | بازیگر | بهمن زرینپور | شبکه ۱ |
۱۳۷۰ | گل پامچال | بازیگر | محمدعلی طالبی | شبکه ۱ |
۱۳۷۰ | امام علی | بازیگر | داود میرباقری | در نقش «ابن جبله» |
۱۳۶۹ | عطر گل یاس | بازیگر | بهمن زرینپور | شبکه ۱ |
۱۳۶۷ | تلهتئاتر «یکی از این روزها» | بازیگر | فریدون فرهودی | در نقش «رئیس جمهور ایندولند» کارگردان تلویزیونی: «هرمز امامی» |
۱۳۶۵–۱۳۶۶ | گرگها | بازیگر | داود میرباقری | |
۱۳۶۳–۱۳۶۶ | کوچک جنگلی | بازیگر | بهروز افخمی | در نقش «مستوفی الممالک» |
۱۳۵۸–۱۳۶۶ | هزاردستان | بازیگر | علی حاتمی | در نقش «مفتش شش انگشتی» |
۱۳۶۴ | مستند داستانی «تاریخ قشم» | راوی | علیرضا داوودنژاد | |
۱۳۵۵ | هوس | بازیگر | هوشنگ پاکروان | |
۱۳۴۹ | تلهتئاتر «دیکته و زاویه» | کارگردان هنری | داوود رشیدی | نویسنده: «غلامحسین ساعدی» کارگردان تلویزیونی: «حمید مصداقی» |
۱۳۴۷ | تلهتئاتر «سیزیف و مرگ» | کارگردان هنری | داوود رشیدی | نویسنده: «روبر مرل» |
۱۳۴۷ | تلهتئاتر «همسفر» | کارگردان هنری | داوود رشیدی | نویسنده: «کامران قدیمی» |
۱۳۴۷ | تلهتئاتر «باجه» | کارگردان هنری | داوود رشیدی | نویسنده: «ژان تاردیو» |
۱۳۴۶ | تلهتئاتر «خوشا به حال بردباران» | کارگردان هنری | داوود رشیدی | نویسنده: «غلامحسین ساعدی» |
۱۳۴۶ | تلهتئاتر «صدایی در لیوان» | کارگردان هنری | داوود رشیدی | نویسنده: «ایزو دوری» و «لئوپولدو کوکو» |
۱۳۴۵ | تلهتئاتر «ریچارد سوم» | کارگردان هنری | داوود رشیدی | |
۱۳۴۲ | تلهتئاتر «سیسیل یا مکتب پدران» | بازیگر | جعفر والی | |
۱۳۴۲ | تلهتئاتر «در جزیرهای غریب» | بازیگر | ؟ | «منوچهر فرید»، «محمدعلی کشاورز» ، «فرزانه تأئیدی» و «عباس مغفوریان» هم در آن بازی کرده بودند. |
جشن تولد داوود رشیدی
احترام برومند ، همسر داوود رشیدی Davoud Rashidi درسالروز تولد این هنرمند پیشکسوت از سلامتی او خبر داد و گفت: داود همچنان عاشقانه مردم را دوست دارد و عاشق جشن تولد است.
این هنرمند همزمان با ۲۵ تیر ماه سالروز تولد ۸۳ سالگی داوود رشیدی از علاقه او به جشن تولد و گرفتن کادوی تولد گفت و به ایسنا تاکید کرد: خیلی خوشحالم که آقای رشیدی همیشه در خدمت مردم بوده و برای آنان کار کرده است.
برومند که ۴۸ سال پیش با داوود رشیدی ازدواج کرده است، افزود: آقای رشیدی همیشه جشن تولد و کادو گرفتن را خیلی دوست دارد و خودش هم همیشه در مورد بچهها این تشریفات را رعایت میکند و ما هم هر سال با حضور تعدادی از دوستان و اعضای خانواده برایش مهمانی کوچکی میگیریم.
او ادامه داد: بعضی اوقات هم که ایشان درگیر تئاتر بوده است، در همان سالن تئاتر و بعد از اجرای نمایش برایش جشن گرفتهایم و جالب است که اجرای دو نمایشش”آقای اشمیت کیه؟” و “منهای دو” همزمان با جشن تولدش بود. بنابراین جشن تولدش به برنامه کاریاش هم بستگی دارد اما خاطره انگیزترین تولدش، جشنی بود که مجله بخارا برگزار کرد.
این هنرمند درباره هدیه مورد علاقه رشیدی گفت: ایشان همیشه عاشق کتاب است. پسرمان فرهاد که خارج از کشور زندگی میکند، همیشه برایش نمایشنامههای فرانسوی میفرستد که پدرش آنها را ترجمه کند و نمایشهای اخیرش را هم با همین نمایشنامهها اجرا کرد. البته کادو فقط نمادی است که آدم به دوستش نشان میدهد به یاد اوست و ارزش معنویاش مهم است.
برومند افزود: هرچند آقای رشیدی آدم روشنفکر و خاصی است اما خیلی خوشحالم که همیشه هنرمندی مردمی بوده است و همواره دوست دارد به مردم نزدیک باشد. امیدوارم خانواده ما این شانس و لیاقت را داشته باشیم که همچنان برای مردم کار کنیم و من هم به مردم عزیزی که حال ایشان را میپرسند، سلام میگویم و از آنان تشکر میکنم و میگویم خدا را شکر حالش بد نیست. در کانون گرم خانواده زندگی میکند و همین باعث میشود حالش خیلی بد نشود.
او با اشاره به حضور گرم فرزندان در کنار خانواده اضافه کرد: فرهاد از هر فرصتی استفاده میکند که پیش ما باشد و حالا هم یکی دو روز بعد از تولد پدرش به ایران میرسد. حضور لیلی و سینا پسرش هم خیلی غنیمت است. هر زمان که پیش ما بیایند، گل از گل آقای رشیدی میشکفد. وقتی سینا کوچک بود، آقای رشیدی بهترین همبازیاش بود و با او همه جور بازی میکرد.
وی افزود: تا زمانی که شرایط بدنی او اجازه می داد برای مردم و به عشق آنها فعالیت کرد و ما هر چه داریم از مردم داریم.
همسر داوود رشیدی افزود: از همه افرادی که لطف کردند و تولد همسرم را تبریک گفتند تشکر می کنم.
داود رشیدی تحصیلات مقدماتی را در ترکیه و پاریس گذراند و در دانشگاه ژنو نیز در رشته کارگردانی و حقوق سیاسی تحصیل کرد.
استاد رشیدی می گوید: علاقه اش به هنر از ۷ سالگی و با بازی در تئاتر مردم نمایان شد و این علاقه سبب شد در سال ۴۳ به ایران بازگردد و در اداره تئاتر آن زمان استخدام شود.
داود رشیدی پس از مدتی فعالیت در اداره تئاتر، گروه تئاتر امروز را بنیانگذاری کرد و سپس نخستین کار خود را در سینما در سال ۵۰ آغاز کرد و سال ۵۲ نیز وارد تلویزیون شد و تا کنون ۴۰ فیلم سینمایی و تعداد زیادی فعالیتهای تلویزیونی و تئاتر را در کارنامه دارد.
داود رشیدی از معدود هنرمندانی است که با ۷۲ سال فعالیت هنری موفق به دریافت نشان درجه یک هنری شد.
جایگاه داود رشیدی فراتر از یک چهره فرهنگی است. او استادی دوست داشتنی و بازیگری توانمند است که آثارش در عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون گواه تواناییهای بالای او است. در سالگرد تولد این هنرمند برای او آرزوی سلامتی می کنیم.
راز ماندگاری ازدواج داود رشیدی و احترام برومند
بیوگرافی پروفسور فرهاد رشیدی پسر داوود رشیدی
بسیاری از علاقهمندان هنر نمایش میتوانند با استناد به این مجموعه کتابها با شخصیت و آثار این هنرمند آشنا شوند. مجموعه اول و دوم به ارائه متون نمایشی اختصاص دارند که او در این سالها به صحنه برده است.
مجموعه سوم به طور ویژه به نمایش «در انتظار گودو» و ترجمه نمایشنامه معروف ساموئل بکت میپردازد و مجموعه چهارم نیز در برگیرنده یک گفتوگوی بلند با داوود رشیدی و خاطرات او است که در حال حاضر مجموعه اول در دسترس علاقهمندان است.
در یکی از روزهای فروردین مهمان این بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون و احترام برومند مجری سابق تلویزیون و بازیگر تئاتر و همسر رشیدی شدیم تا درباره انتشار مجموعه کتابهایش با او گپ بزنیم، در ادامه این گفتوگو سری هم به برخی خاطرات این هنرمند زدیم.
آقای رشیدی چه شد که به فکر جمعآوری نمایشنامهها افتادید؟
داوود رشیدی: دوست عزیز من آقای محمد علی منصوری بانی چاپ این کتاب است.
ایشان جوان بسیار فرهیختهای هستند. پیشنهاد کردند این کتابها فقط به
زندگی تئاتری من بپردازد، همینطور که میدانید جلد اول ترجمه تعدادی از
نمایشنامههایی است که من همراه دوستانم دکتر پرویز طباطبائی، دکتر جلال
ستاری و یا به تنهایی ترجمه کردم. جلد دوم هم به همین روال است. خب، مدتی
طول کشید تا این نمایشنامهها جمعآوری شود، برخی از آنها دست نوشته بودند
و برخی دیگر از آنها کهنه و در حال از بین رفتن ، همه این نمایشنامهها
در تلویزیون قبل از انقلاب و یا روی صحنه قبل و بعد از انقلاب اجرا شده
است.
به کارگردانی خودتان؟
رشیدی: بله
این کتاب میتواند یکی از منابع بسیار خوب برای بچههای تئاتری باشد.
رشیدی: بله، حتی برای اجرای دوباره هم میتواند بیوگرافی بازیگران و هنرپیشه ها – خوبی باشد.
دلیل اینکه آقای منصوری خواستند در این چهار جلد که الان جلد اولش منتشر شده فقط به زندگی تئاتری شما پرداخته شود، چه بود؟
احترام برومند: آقای منصوری عقیده داشتند جوانهای امروز داوود رشیدی را
بیشتر به عنوان یک بازیگر میشناسند. البته چند تئاتر هم به کارگردانی
ایشان بین سالهای ۷۰ تا ۹۰ روی صحنه رفت که همه خوشبختانه موفق بوده ولی
باید بپذیریم فعالیتهای تئاتری داوود رشیدی خیلی برای نسل امروز روشن
نیست. به هر حال فکر میکنم لازم است جوانان امروز راجع به فعالیتهای
پیشکسوتان در گذشته بیشتر بدانند.
زمان مشخصی برای چاپ سه کتاب بعدی مشخص شده است؟
رشیدی: مطالب جلدهای بعدی جمع آوری شده و آماده است. امیدوارم سه کتاب بعدی
به اندازه جلد اول با تاخیر مواجه نشود و هر چه زودتر در اختیاز
علاقهمندان قرار گیرد.
آقای رشیدی به کدامیک از نمایشنامههایی که در این کتاب (جلد اول) هست تعلق خاطر بیشتری دارید؟
رشیدی: همه برایم دوست داشتنی هستند. نمایش «میخواهید با من بازی کنید» را
بیشتر دوست دارم. چون فکر میکنم اولین اجرای صحنهای من در ایران بود که
ترجمه و کارگردانی کردم.
خاطرتان هست چه کسانی بازی کردند؟
رشیدی: بله. جعفر والی، ژاله صبا، پرویز کاردان و… انشا الله در چهارمین جلد عکسها و مطالب مربوط به هر نمایش را خواهید دید.
خاطرهای از اجرای نمایشهایتان در این سالها دارید؟
رشیدی: برای من نمایش «در انتظار گودو» جالب و خاطرهانگیز است.
این نمایش سال ۱۳۴۷ در یکی از سالنهای تهران اجرا شد. یادم میآید دو اجرا
هم در جشن هنر شیراز داشتیم. در شروع یکی از اجراها یک کارگردان فرانسوی
پیش من آمد و گفت: «من اجراهای زیادی از این نمایش در اروپا دیدهام، خیلی
دلم میخواهد کار شما را ببینم. متاسفانه پرواز دارم و تا آخر نمایش
نمیتوانم بمانم.» اما بعد از پایان نمایش او را دیدم. کار ما را تحسین کرد
و گفت نتوانستم اجرا را تا انتها نببینم. پروازم را از دست دادم. البته
ترجمه «در انتظار گودو» را همراه یکی از دوستان هنرمندم انجام داده بودم و
در اجرا هم با هنرمندان با تجربهای همراه بودم. شاید به همین دلیل است که
یک جلد از این چهار جلد فقط به ترجمه و اجرای «در انتظار گودو» و نقدها و
نظرها درباره آن اختصاص دارد.
آقای رشیدی برای شما که تحصیلات بازیگری را در خارج از ایران آموخته بودید، شروع فعالیت هنری در ایران سخت نبود؟
رشیدی: برعکس، چون در سوئیس به طور حرفهای کار کرده بودم، به محض ورود به
ایران هم بطور حرفهای وارد کار شدم و در وزارت فرهنگ و هنر و اداره تئاتر
مشغول به کار شدم. یادم میآید زمانی که تصمیم گرفتم به ایران بیایم
فرانسوا سیمون مدیر تئاتر «کاروژ» که خود کارگردان و بازیگر بسیار معروفی
بود به من گفت: «تو اینجا وارد کار حرفهای شدهای و داری موفق میشوی. چرا
به ایران میروی؟» گفتم: «من ایرانی هستم و دوست دارم به کشورم برگردم و
آنجا کار کنم» با اینکه از بچگی به خاطر شغل پدرم در خارج از کشور مدرسه و
دانشگاه رفتم و زندگی کردم، اما همیشه رویایم فعالیت تئاتری در ایران بود.
زمانی که کار تئاتر را در ایران آغاز کردید چند گروه نمایشی در ایران فعالیت میکردند؟
رشیدی: چند نفر از کارگردانان مانند آقایان عباس جوانمرد، علی نصیریان،
خسروی و…. من گروه تئاتری داشتیم. در گروه من خسرو شجاعزاده، فرزانه
تائیدی، فهیمه راستگار و بعدها داریوش فرهنگ و مهدی هاشمی بودند.
البته در اوایل دهه چهل هر چهارشنبه در تلویزیون به صورت زنده اجرای تئاتر داشتیم با دوستان عزیزم عزت الله انتظامی، علی نصیریان، جمشید مشایخی، محمدعلی کشاورز، جعفر والی، فخری خوروش، جمیلی شیخی که بسیار خاطرهانگیز بود. همه با هم همکاری خوبی داشتیم.
آقای رشیدی شما قبل از انقلاب مسئول واحد نمایش تلویزیون بودید. از آن زمان بگویید.
رشیدی: واحد نمایش تلویزیون مسئول تهیه سریالها و فیلمهای
تلویزیونی بود، اما یک گروه نمایشی هم داشتیم، گروه «تئاتر امروز».
هنرمندانی مثل مرضیه برومند، بهرام شاه محمدلو، رضا بابک، سعید پورصمیمی،
راضیه برومند، علیرضا هدائی و چند نفر دیگر عضو این گروه بودند. گروه بسیار
خوبی بود. یادم میآید توی حیاط واحد نمایش تئاتر برای بچهها اجرا
میکردیم. متاسفانه بعد از انقلاب این گروه منحل شد و خب من هم از واحد
نمایش رفتم.
بعد از انقلاب هیچوقت فکر کردید به خارج از کشور بروید؟
رشیدی: نه. من کشورم را دوست دارم و گرچه چند سالی دچار مشکلات مختلف بودم،
اما کوشش کردم به آنها غلبه کنم. به هر حال برای زندگی کشور خودم را به
همه جا ترجیح میدادم.
«فرار از تله» و «کندو» دو اثر ماندگار شما در سینما قبل از انقلاب است خاطرهای از آن سالها دارید؟
رشیدی: «کندو» فیلم خوبی بود. «فرار از تله» هم اولین فیلم سینمایی من بود.
خاطرات بسیار خوبی از آن فیلم و همکاریم با دوستان عزیزم جلال مقدم و
بهروزوثوقی دارم. بهروز خیلی سعی میکرد به بازی من کمک کند. دوستی خوب و
حرفهای با هم داشتیم. بازیگر خوبی بود. همیشه قبل از فیلمبرداری آماده و
ورزشکرده سر صحنه بود. در مورد «کندو» به نظرم بسیار فیلم خوبی بود. یاد
فریدون گله زنده باشد. میخواست «کندو ۲» را هم بسازد، اما متاسفانه وقت
نشد.اولین فیلم سینمایی که بعد از انقلاب بازی کردید چه بود؟
رشیدی: فکر میکنم «بازرس ویژه».
قطعا یکی از آثار ماندگار شما بازی در سریال «هزار دستان» بود. آشنایی شما و علی حاتمی چطور اتفاق افتاد؟
رشیدی: علی حاتمی را از دانشکده هنرهای دراماتیک، وقتی جوانی لاغراندام و
با استعداد و خونگرم بود میشناختم. بعد نمایش «حسن کچل» او را به روی صحنه
بردم و بعدها او برایم مثل یک برادر کوچکتر شد. با هم دوستان خوبی بودیم
و دوستان خانوادگی شدیم و لیلی و لیلا با هم بزرگ شدند.
از نمایش «حسن کچل» بگویید.
رشیدی: خب، خیلیها فکر میکردند چون من خارج از کشور درس خواندم
نمیتوانم در کارگردانی نمایش «حسن کچل» که صد در صد ایرانی و با شعر و
آهنگهای عامیانه بود موفق باشم، اما کار خوبی شد در تالار ۲۵ شهریور آن
زمان – سنگلج فعلی – اجرا کردیم، خیلی هم موفق بود. یاد پرویز فنیزاده،
اسماعیل داورفر، یدالله شیراندامی و دیگران گرامی باد.
آقای رشیدی فکر میکنید مهمترین ویژگی آثار علی حاتمی چیست که
بعد از تمام این سالها هنوز هم جزو آثار شاخص سینما و تلویزیون محسوب
میشود؟
رشیدی: میدانید من وقتی مسئول واحد نمایش تلویزیون بودم، علی
حاتمی دو اثر ماندگار به نامهای «داستانهای مولانا» و «سلطان صاحبقران»
را ساخت.
ویژگی حاتمی اول ایرانی بودن بود، بخصوص در آن سالها که سینما و تلویزیون به نوعی یک کالای وارداتی بود. او سبک ایرانی خاص خودش را داشت و به این دلیل آثارش ماندگار شد. او در کنار نبوغ ذاتی خود وسواس و دقت عجیبی داشت. در آثارش تاکید داشت که تمام وسائل صحنه متعلق به زمانی باشد که قصه در آن زمان روایت میشود، حتی وسائلی که شاید درست هم در کادر دیده نشود. یکی از دلایلی که کارهایی مثل «هزار دستان» را درخشان و ماندگار میکند این است که بازیگران و عوامل درست در کنار هم چیده میشوند. این اتفاقات در آثار هنری اهمیت زیادی دارد.
فکر نمیکنید کسی جز علی حاتمی نمیتوانست شماها را کنار هم قرار دهد؟
رشیدی: بله همینطور است. اگر امکانات حال حاضر برای فیلمسازی مثل
علی حاتمی فراهم می شد، قطعا شهرت جهانی پیدا میکرد. الان ارتباطات جهانی
خیلی زیاد شده. حیف شد که علی حاتمی زود از بین ما رفت.
آقای رشیدی سالها است تولید آثار با کیفیت در تلویزیون به انداره انگشتان دست رسیده است. بهنظر شما مهمترین دلیل این اتفاق چیست؟
رشیدی: همه چیز تغییر کرده، یک مثال فرانسوی هست که میگوید: «زمان دیگر،
عادات دیگر» طبیعی است که همه چیز تغییر کرده است. زمانی بود که پیشنهادات
زیاد و خوبی به من برای بازی در سینما و تلویزیون میشد. وقتی بازی در یک
اثر توسط یک کارگردان مطرح و خوش نام به ما میشد، چشمبسته قبول میکردیم،
اما الان زمانه عوض شده است. کیفیت فیلمنامهها و آثاری که تولید میشود
هم پایین آمده است.
آقای رشیدی سریالهای تلویزیون را نگاه میکنید؟
برومند: داوود طرفدار پر و پا قرص فوتبال و مسابقات ورزشی و
برنامههای ورزشی است. گاهی هم برنامههای خبری را نگاه می کند. خیلی ندیدم
حوصله سریال داشته باشد اما فیلمهای خوب را میبینیم.
رشیدی: ما در منزلمان دو اتاق داریم با دو تا تلویزیون، وقتی من فوتبال نگاه میکنم همسرم مشغول تماشای سریال است.
آقای رشیدی از اینکه دخترتان لیلی قدم در مسیری که شما رفتهاید گذاشته است خوشحالید؟
رشیدی: بله میدانستم که خیلی به تئاتر علاقه دارد و استعداد دارد و
خوشحالم که موفق شده است، خیلی هم دوست دارم کمکش کنم، اگر به حرف من گوش
کند.
عکس جوانی داوود رشیدی
عکس داوود رشیدی و همسرش
عکس داوود رشیدی بازیگر پیشکسوت
عکس داوود رشیدی کنار جمشید مشایخی
عکس داوود رشیدی در فیلم
عکس داوود رشیدی و دخترش لیلی رشیدی و همسرش
عکس داوود رشیدی بازیگر پیشکسوت
- ۹۵/۰۴/۲۶